امام حسینی باشیم
فتواي امام حسين علیه السلام اين است: آري! در «نتوانستن» نيز «بايستن» هست. براي او زندگي، عقيده و جهاد است. بنابراين، اگر او زنده است و به دليل اين که زنده است، مسئوليت جهاد در راه عقيده را دارد. انسان زنده مسئول است نه تنها انسان توانا، و از حسين زنده تر کيست؟ در تاريخ ما کيست که به اندازه ي او حق داشته باشد که زندگي کند و شايسته باشد که زنده بماند؟ نفس انسان بودن، آگاه بودن، ايمان داشتن، زندگي کردن، آدمي را مسئول جهاد مي کند و حسين علیه السلام، مَثَل اعلاي انسانيت زنده ي عاشق و آگاه است.
>
انقلاب عاشورا با دارا بودن جوهره فرهنگی غنی یکی از ماندگارترین حرکت های سیاسی است که با بن مایه های سازنده و نمای فرهنگی ریشه دار، نقش مؤثری در تاریخ تحولات سیاسی اسلام بویژه شیعه ایفا کرده است. رویکرد سیاسی، شیوه های مبارزاتی و بیش از همه نگاه اصلاح طلبانه رهبری آن، از جمله محرک های قوی و کارآمدی است که می تواند پیکره خفته و خمود ملت ها را به حرکت درآورد. وجود هنجارهای والای انسانی و ارزش های بی بدیل اسلامی بسرعت عاشورای حسینی را به مکتب و دانشگاهی مبدل نمود که حاوی فرهنگی غنی و مانا به نام«فرهنگ عاشورایی» شد. انقلاب اسلامی ایران نیز با الهام گیری از مفاهیم بلند ارزشی و هنجارهای بدیع انسانی که در همان دهه نخستین محرم سال 61 هجری شکل گرفت و با توسل به موضوعات و انگاره های فرهنگی مهمی چون رهبری، ظلم ستیزی، گریز از ذلت و افشای ستم جائران، عدالت و برابری و اصلاح جامعه و ده ها انگاره های فرهنگی دیگر به مبارزه ای انقلابی و جهت دار دست یازید، و ثمره این تلاش همه گیر در 22 بهمن 57 در عین ناباوری استکبار جهانی به بار نشست. با نگاهی گذار به تاریخ جنبش ها و انقلاب های بزرگ و کوچک اسلامی با رنگ و بویی شیعی می توان اثر رخداد مهم و کلیدی عاشورا را بدرستی دریافت. گزاف نیست اگر ادعا کنیم این واقعه جانسوز در طول 14 قرن به شکلی پویا و ماندگار حیات سیاسی و فرهنگی شیعه را از خود متأثر نموده است. صحنه های شگرف و تکان دهنده این واقعه تجلی از خود گذشتگی، ایثار و استقامت و اخلاص بی بدیل و همت جماعتی اندک در برابر سپاهی انبوه بود که جلوه های زیبای رشادت های آن هم چون الگو و سرمشقی ماندگار جریان های منفعل مذهبی را از کنج انزوا به مبارزه ای جدی و تأثیرگذار علیه ظلم و ستم سوق داده مفاهیمی عالی را در فرهنگ شیعه بوجود آورد. خطبه ها و سخنان شورانگیز امام حسین علیه السلام و شعارهای پرمعنا، گفتگوهای پرمحتوا و رجزهای زیبای یاران وی قرائتی متفاوت از حیات و ممات هدفدار، پیروزی و فتح معنادار را به جهانیان عرضه کرد و عاصیان از ظلم و ستم را به چالش در برابر طاغوت ها و زورمداران زمان فراخواند و به روشنی خط مشی «حیات در عین عزت و گریز از ذلت » را به عنوان مانیفست شیعه طراحی نمود. از آن پس در اقصی نقاط مسکون جهان پهناور هرجا که آراء و تفکر اسلامی ریشه دوانید، با ایجاد پلی مستحکم میان خواسته های مشروع انسانی و آرمانه های بلند شیعی، تلاش شد تا با توسل و تمسک به فرهنگ جان گرفته عاشورایی نهضتی علیه ظلم و جور و استبداد ستیزی شکل گیرد و بنیاد ایدئولوژی مبارزاتی شیعی پی افکنده، مسیری هموار را برای استقلال سیاسی خود ایجاد نماید. کار آمدی ایدئولوژی سیاسی شیعه در تخریب نظام های سیاسی فاسد و ایجاد تحول در وضع موجود، موجب شد تا تحقیقات مفصل و دامنه داری در حوزه تاریخ قیام عاشورا، آثار و رموز ماندگاری آن و یا تأثیر گذاری آن بر نظام فکری، رفتاری و حتی کارکردهای آن صورت گیرد، اما به دلیل وسعت ابعاد مختلف این رخداد و عمق تأثیرگذاری آن هنوز بررسی و مطالعه در ابواب مختلف سیاسی و اجتماعی جای کار بسیار دارد به ویژه انگاره های فرهنگی این قیام که می تواند در همه جنبش های انقلابی جهان بازشناسی و رهگیری شود، جای کار بسیار دارد. توضیح این نکته ضروری است که برخی محققان ضمن اشاره به کوتاه بودن مدت زمان ظاهری در گسترش بسیج عمومی در همان زمان کوتاه از اطلاق انقلاب به واقعه کربلا پرهیز نموده اند، اما آنچه مسلم است این حرکت انقلابی با دارا بودن ممیزات بسیار به ویژه و ریشه دار بودن جریان آن موفق به بسیج عمومی پس از وقوع رخداد و به صحنه کشاندن دسته جات معارض چون توابین (ابن مسکویه، ج 130، 2 و الاستیعاب،ج2، 650 و اسدالغابه، ج1، 133 و ج4، ص : 437) و بعد از آن قیام مختار (تاریخ الطبری، ج، 560، 5 و تاریخ الیعقوبی، ج2 258 و تاریخ ابن خلدون، ج 44، 2) شد. بی تردید هر انقلابی از زمان وقوع تا انجام خود، پاره ای از قواعد اجتماعی، هنجارهای گروهی را تولید و عرضه می کند که در طی حیات اجتماعی قابلیت بهره برداری بصورت آیین و رسوم وحتی ارزش ها و هنجارهای اجتماعی در عرصه های مختلف را داراست. انقلاب عاشورا نیز با دارا بودن چنین امتیازی یکی از مهمترین انقلاب های فرهنگی و آرمانگرا بشمار می آید. این انقلاب پویا چون چشمه ای خودجوش، دسته ای از ارزش ها و هنجارهای بی بدیل اجتماعی را پدید آورد و آنها را به جوامع اسلامی عرضه نمود. بعدها این ارزش های سازمان یافته و نهادینه شده به صورت «آرمان هایی » درآمدند که عیار سنجش گونه های مختلف جریانهای شیعی و حتی جوامع شیعه خالص و یا ناخالص شدند. جامعه شیعه با آرمان های عاشورایی شکلی اجتماعی به خود گرفت و رفته رفته ارزش های اخلاقی آن به صورت هنجارها و رسومی درآمدند که کارکرد آنها انتظام بخشیدن به جامعه و جهت دادن به رفتارهای جمعی و صورت های اجتماعی شد. براین اساس بن مایه های فرهنگی انقلاب بزرگ عاشورا و مفاهیم بلند آن دست مایه ای شد برای فرهنگ سازی، الگو پردازی و هنجار آفرینی که هریک به تنهایی انگاره هایی فرهنگی خواهند بود که وجه تمایز جامعه ای دین مدار مبتنی بر آموزه های مبارزاتی شیعه با سایر جوامع مشابه است و آنچه مقدر است دراین وجیزه بدان پرداخته شود، بازشناسی این انگاره های فرهنگی در نضج گرفتن انقلاب اسلامی و تحکیم بنیاد ایدئولوژیک آن است. واکاوی علل، انگیزه و اهداف فرهنگی قیام عاشورا: استقرار نامیمون معاویه بن ابی سفیان بر اریکه قدرت و غصب ناصواب کرسی خلافت موجب شد تا ارکان حکومت اسلامی بر مدار نگردد و سراسر دوره حکمرانی وی و فرزند ناخلفش یزید به تخریب بنیادهای فرهنگی و ایجاد انحرافات دینی و سیاسی بگذر. آنچه مسلم است تبلیغات سوء معاویه شرایط نامراد و دشواری را برای صحابی و تابعین فراهم آورده بود. بی درایتی وی در انتخاب یزید این مخنث تاریخ اموی و اعلان ولایت عهدی وی که ناشایستی و بی لیاقتی اش بر هیچ مورخی پوشیده نیست، موجب اعتراض اندرزگویان معاصر و فرهیختگان مستقبل شد. مشکل یزید در احراز مشروعیت لازم و عدم توفیق در کسب مقبولیت مورد نیاز بسرعت جامعه اسلامی را به سوی بخش بندی و جبهه گیری سیاسی- مذهبی سوق داد. بخشی از جامعه تحت ظلم اموی و تابع سیاست خفقان، مرعوب و متزلزل تسلیم و دنباله روی را پیشه کرده علی رغم وقوف به ناتوانی یزید، از ابراز هرگونه مخالفت ابا کردند و راه انفعال، انزوا و قعود را پذیرا شدند. عده ای دیگر به طمع دنیا خواهی برگرد بیرق ابن زبیر جمع شده مکه را کانون فعالیت مخالفت خود قرار دادند و اما جماعتی اندک با انگیزه ظلم ستیزی و با اعلام مخالفت علنی و به تبع دعوت کوفیان خسته از ظلم اموی، هجرت را پذیرفتند و راهی کوفه شدند. بی تردید تنها راه حل یزید برای کسب مشروعیت اجبار کانونهای مخالف برای اخذ بیعت بود. در منظر او مهمترین عنصر مخالف و البته نافذترین آنها حسین بن علی (ع) بود. خواسته های مردم کوفه و دعوت ایشان از امام (ع) و حتی اعلام حمایت عبدالله بن زبیر از جریان ابا عبدالله، مؤید نارضایتی عمومی و عدم مشروعیت یزید و حق دانستن حرکت حسین بن علی (ع) است. نامه ها و خطبه های امام حسین (ع) در آستانه رخداد عاشورا آیینه تمام نمای خط مشی مخالف امام (ع) و جبهه گیری او برعلیه نظام فاسد اموی است. اختیار امام (ع) در گزینش شمشیرهای آخته و یا تن به خواری سپردن در برابر ظلم و تأکید وی براینکه: خدا و رسول (ص) او خواری را بر ما نمی پسندد و مؤمنان و دامن های پاکی که ما را پرورانده اند بدان رضا نمی دهند و جوانمردان غیرتمند و بلند آوازگان والامرتبه ننگ دارند که ما اطاعت پلیدان را برمرگ شرافتمندانه ترجیح دهیم،» مؤید موضع سریع و روشن او در برابر حاکمیت اموی و انحرافات اساسی از اصول اسلامی است. پس بهترین فرصت برای امام (ع) به عنوان رهبر ایدئولوژیک و کاریزماتیک جریان مخالف اموی، پذیرش طریق هجرت و استجابت دعوت کوفیان بود. بدین ترتیب امام (ع) با امتناع از بیعت با یزید و به رسمیت نشناختن حکومت وی مخالفت خود را علنی نمود و با هجرت شبانه و مخفیانه از مدینه به مکه نخستین گام مبارزاتی خود را برداشت. امام (ع) با اعزام نماینده ویژه خود مسلم بن عقیل به کوفه، وضعیت شیعیان کوفی را بررسی نمود و در خلال اقامت چهارگانه در مکه،به تبلیغات مؤثر جهت روشنگری اذهان مردم علیه یزید مبادرت کرد. واپسین اقدام انقلابی امام پیش از رخداد کربلا حرکت از مکه به سوی عراق برای به دست گرفتن رهبری نهضت و پیوستن به انقلابیون کوفه بود. اما عدل وصول بموقع اخبار کوفیان و تحرک عمال اموی و اطراق اجباری کاروان امام (ع) در صحرای کربلا و قرار گرفتن در محاصره نیروهای دشمن و سرانجام شهادت امام(ع) و اصحاب وی در حماسه بزرگ روز عاشورا موجب شد تا درآن مقطع زمانی به ظاهر قیام امام (ع) به نتیجه آنی نرسد. هرچند اثرات تخریبی آن بر پیکره حاکمیت اموی بدرستی نمایان بود. با بررسی فرایند شکل گیری جریان عاشورا از همان آغاز می توان وقوع یک حرکت انقلابی را بازشناسی نمود و عناصر اساسی و لازم تحقق آن را معرفی کرد. نخست عنصر مقتدر و هوشمند رهبری است که با دارا بودن ویژگی های خارق العاده و با نفوذ و موقعیت کاریزماتیک علاوه بر اثر گذاری آنی به دوام جریان فرهنگی آن کمک مؤثری نمود. دوم. ارتباط وثیق و مستحکم و وفادارانه پیروان و اتباع با رهبری است ؛سوم، ایدئولوژی و تفکر اصیل اسلامی است ؛ چهارم. فرصت، (5) مجال و وقت مناسب، سرانجام آخرین و پنجمین عنصر، سازماندهی است که همگی این عناصر درعین هماهنگی بخوبی دراین جریان قابل تشخیص بوده و آن را به انقلابی مهم و الگو ساز مبدل نموده است. افزون بر این، معرفی انگیزه های این حرکت انقلابی نیز در تبیین جریان فرهنگی و آرمان گرایانه عاشورا مهم و تعیین کننده است. دریک دسته بندی کلی می توان اهم این انگیزه ها و علل را این چنین فهرست نمود: 1- انحرافات دینی، فساد اخلاقی و احیای فرهنگ جاهلی 2- اسلام زدایی و تحریف معارف اسلامی توسط بنی امیه 3- مسئولیت و تعهد امام حسین (ص) در برابر جامعه اسلامی 4- الزام نهی از منکر و لزوم امر به معروف 5- وجود فرهنگ جبر و ترویج عنصر سکوت و تسلیم و گاه انزوا و انفعال مسلمین 6- غارت بیت المال مسلمانان و صرف آن در راه منافع و امیال شخصی 7- رشد تبلیغات دروغین و تخطئه اهل بیت بویژه عداوت با علی (ع) و اولاد او 8- اعلام آمادگی کوفیان برای یاری امام در نهضت. هرچند می توان بدین فهرست موارد دیگری را نیز افزود، اما به رسم اختصار و صرفاً با انگیزه تبیین اهداف متعالی رهبری این قیام بدین مختصر بسنده می شود.
منبع: وب سایت مذهبی نهضت عاشورا