اثيرات ماه محرم و واقعه عاشورا در عصر حاضر
مقرر گرديده بود تا مقالهاي درباره تاثيرات ماه محرم و واقعه پرسوز و گداز و جانسوز عاشوراي دهه 61 هجري در زمان حال و اثراتي كه اين واقعه مهم تاريخي در روند زندگاني روزمره ما گذاشته است تقرير نمايم.
با خود فكر ميكردم كه آيا اين تاثيرات بعد از 1400 سال در زندگاني و جامعه ما منشا اثر شده يا نه؟ كه به زودي دريافتم تاثير خون شهيدان كربلا و قهرمانان واقعي دشت نينوا از همان ساعتي كه رئوس مبارك ايشان وارد شهر كوفه گرديد اثرگذار بود. گرچه گروهي نابخرد به ظاهر شادي و پايكوبي ميكردند ولي خبر نداشتند كه اين خوشي آرامش قبل از طوفان است. طوفاني كه بعد از چندي طومار ظالمان و مستكبران را در هم پيچيد، وآنها نيز مانند ساير ستمگران تاريخ در قعر زبالهداني تاريخ فروخواهند افتاد.
yle="font-family: Times New Roman; font-size: small;">آيا تاثيرات گفتار و خطابههاي حضرت زينب(س) در بارگاه شام يزيد او را رسوا نكرد؟ آيا به گفته تاريخ نويسان زنان و اهالي حرم يزيد بن معاويه تحت تاثير كلام پرشور حضرت زينب كبري(س) قرار نگرفتند؟
همه به خوبي ميدانيم كه پايههاي ظلم يزيد بن معاويه از همين زمان به لرزش در آمد و سپس فرو ريخت. اين اثر گذاري در اوايل تاريخ اسلام و مخصوصاً تاريخ شيعه هميشه با تابش پرتو خونهاي مظلومين كربلا پشتيبان و حمايت كننده رهروان حضرت حسينبن علي(ع) بوده است.
همه به خوبي ميدانيم كه در طول تاريخ جنگهاي بزرگي اتقاق افتاده است. انسانهاي بيشماري كشته شده و خانههاي بسياري ويران گشتهاند. چه بسا در اين جنگها نيز انسانهاي كوچك و بزرگ و زنان و مردان بيگناه طعمه آتش پرلهيب جنگها گشتهاند. مثالهاي قابل فهم در زمان معاصر جنگهاي اول و دوم جهاني بوده است كه طي آن بيش از 30 ميليون نفر از مردم كشورهاي مختلف و با زبانهاي مختلف به كام مرگ فرو رفتهاند ولي آيا شنيدهايد كه در هيچ جايي از جهان براي اين انسانها مراسم و يادبودهايي همچون يادبود شهداي كربلا به پا دارند؟ حرف در اين مورد بسيار است ولي بهتر آن است كه به اثرات اين واقعه مهم در زمان حال كشور عزيزمان ايران كه داعيه پيروي و رهروي از اين شهيدان را در سرلوحه عقايد خود دارد، و درسي كه ما بايد از اين واقعه بگيريم پرداخته و اثرات آن را بازگو كنيم.
سالهاي نه چندان دور در كشور ايران انقلابي رخ داد همه ميدانيم كه انقلابهاي جهان براي خود تئوريهاي تعريف شدهاي دارند كه رهبري، بسيج مردم، ايدئولوژي و عقايد انقلابي…. از اهم آن ميباشند.
غرض از بيان اين نكته اين است كه رهبري اين انقلاب با اتكا به ايدئولوژي و تفكر عاشورايي و پيروي از شهداي عاشورائي مردم اين كشور را به صورت امت واحده در آورده و كاخ ستمشاهي را كه از حمايت همه جانبه استكبار جهاني برخوردار بود، به قعر سياهيها فرستاد. البته سخن گفتن از پيروزي اين انقلاب شكوهمند در چند سطر ظلم به تاريخ است ولي مقصود ما اين است كه انقلابهاي بسياري در جهان اتفاق افتاده كه يا به علت دارا نبودن ايدئولوژي مناسب و وصل نبودن به يك چشمه زلال الهي و نداشتن تفكري همچون تفكر شيعي يا به كودتا تبديل گشتهاند يا ناكام شدهاند. به برهه ديگر از زمان بر ميگرديم بعد از پيروزي انقلاب دشمنان قسم خورده به جان كشور اسلاميايران ميافتند تا او را از پاي درآورند ولي در فكر و ذهن خود به اين تفكر نرسيدهاند كه با شروع جنگ عليه كشوري كه متصل به تفكر شيعي و تفكر عاشورائي ميباشد نميتوانند مقابله بكنند. تمام دنيا در يك طرف با كليه امكانات و تجهيزات و عده بسيج ميشوند و در طرفي ديگر كشوري با ايدئولوگهاي خود با امام حسين(ع) شجاع و قهرمانش با ابوالفضل(ع) جوانمردش با علي اكبر (ع) نوجوان خود با جواناني همچون جوانان بنيهاشم و زينب(س) ام المصائبش مادر و الگوي صبر و استقامت. آيا بهتر نيست مقايسهاي حتي كوچك بين جوانان ومردم زمان حال با آن گروه اندك مظلوم و شجاع كربلا انجام دهيم تا بگوئيم تاثيرات آنها بر اين مردم چگونه بوده است؟ آيا بزرگسالاني كه زن و فرزند و تمام علايق دنيوي خود را رها كردند و عاشقانه به صف شهادت طلبان شتافتند الگويي بجز حسين(ع) داشتند؟ جوانان برومندي كه واژه جوانمردي و فتوت را از سرورشان آقا ابوالفضل(ع) ياد گرفته بودند چگونه دين خود را به رهبر و امام خويش به اثبات رساندند. آنهائيكه حتي از پيدا شدن اجساد خود احتراز ميكردند و ميخواستند گمنام و بي نام و نشان در ميان گل و لايهاي جزيره مجنون و يا كوههاي سر به فلك كشيده كردستان دفن گردند. آيا حالات جواناني كه اينك نيز از تلويزيون ميبينيم در شب حمله به دشمن با حالات شب قبل از شهادت حضرت علي اكبر(ع) و حضرت قاسم شباهتهايي ندارد؟ آيا اين جوانان نيز كشته شدن در راه هدف و خداوند را اهلاء من العسل نميدانند؟ آنهايي كه شبهاي قبل از عمليات با گريه و زاري و دعا از خدا رسيدن به وصال را خواستار بودند.
آيا حالات و احوال اين مادران و زنان و خواهران با مقاومت و صبر و همياري خويش، با حضرت زينب(س) كميمشابهت ندارد؟ آيا دختران و زناني كه در ايام قبل از سقوط خرمشهر در كنار شوهران و برادران خويش اسلحه بر كف داشتند و يا مرهم بر زخم آنها ميگذاشتند و نيز پشتيباني آنها از رزمندگان شباهتهايي به اوضاع و احوال زينب(س) ندارد؟
كميبه جلوتر ميآييم شايد 8 سال دفاع مقدس در نظر بعضيها در زمان و مكان مخصوصي اتفاق افتاده باشد ولي در زماني نه چندان دور در آنطرف درياي مديترانه در كشوري كه اقوام مختلف با گرايشهاي مختلف زندگي ميكنند فقط يك گروه شيعي به نام حزب الله لبنان با استعانت از خداوند متعال و الگو گرفتن از رهبر شهيد خود حسين بن علي(ع) توانستهاند لرزه بر اندام گروه وحشي و خشن صهيونيستها بياندازند.
آنها بعد از اخراج صهيونيستها از كشورشان در يك جنگ 33 روزه دنيا را به حيرت واداشتند در حاليكه تمام كشورهاي عربي كه در طول دوران مختلف با رژيم غاصب صهيونيستي مقابله كردهاند هميشه دست از پا درازتر شكست خورده و سرزمينهاي خويش را به دست آنها سپردهاند. صحراي سينا در مصر و بلنديهاي جولان در سوريه، قسمتي از خاك اردن شاهدان اين مثال ميباشند. تمام اين مسائل مربوط به تاثيرگذاري تفكر عاشورا و محرم است كه بحث بيشتر درباره آنها در اين مقال نميگنجد.
حال كه از تاثيرات عاشورا و تفكر عاشورائي در ابعاد دفاعي سخن به ميان آمد بهتر است كميهم درباره ابعاد اجتماعي و اخلاقي كه بايد بر زندگي ما جاري و ساري باشد سخن به ميان بياوريم. متاسفانه در سالهاي اخير با توجه به رسوخ فرهنگ غربي در كشورهاي مختلف و خود باختگي بعضي از كشورها و ملل درباره هويت خويش نقش مذهب كمرنگتر شده و يا به نوعي تحت تاثير عوامل تاثيرگذار فرهنگ وارداتي گرديده است.
اين موضوع در كشور ما هم به چشم ميخورد و آن هم نوعي سطحينگري نسبت به مسائل مهميهمچون عاشورا و تفكر عاشورائي ميباشد و عمق و جان مسئله متاسفانه دچار نوعي فراموشي شده است. همگان اعتقاد بر اين يافتهايم كه فقط گريه بر شهيدان عاشورا و محرم در جهت محترم شمردن راه آنها كافي است و ياد كردن از آنها را فقط در اين دهه محرم خلاصه كردهايم. آيا كساني كه با رشادت و شهادت خود اينگونه بر تاريخ جهان تاثير گذاشتهاند فقط گريه ميخواهند يا اينكه ما بايد هدف اصلي قيام آنها را بررسي و تحليل كنيم؟ آيا اين گروه اندك فقط براي آب جنگيدند؟ مگر در سرزمين خويش آب، نان و موقعيت نداشتند؟ و يا اينكه اين گروه براي به دست آوردن قدرت چند روزه اينچنين به خاك و خون افتادند؟اگر چنين بود حتماً به حكمراني يك منطقه نائل ميشدند و ساكت و آرام در گوشهاي حكومت ميكردند. آري هم و غم اين گروه براي آب و نان و رسيدن به مسند حكومت نبود، بلكه ايشان با عمل خويش مكتب شيعه را براي هميشه بيمه كردند و چراغي افروختند كه هميشه زمان روشنگر راه انسانهاي واقعي باشد. آنها جمله اِن الحيات عقيده و الجهاد را به مفهوم كامل معني نمودند.
حال وظيفه ما آيا گريه كردن بر آنهاست يا الگو قرار دادن تك تك آن شهيدان؟ ما در زندگي روزمره خود تا چه حد از اين تفكر تبعيت ميكنيم؟ به مبارزه با استكبار و ظلم و ستم عليه ملتها چگونه فكر ميكنيم؟ با امر به معروف و نهي از منكر چه ديدگاهي داريم؟ براي ياري ستمديدگان چه فكري كردهايم؟ آيا يار و ياور مظلومان جهان هستيم؟ در رابطه با اجراي اصول و فروع دين چه كردهايم؟
اينها سوالاتي است كه بايد امروزه به آنها جواب داده و مقايسهاي با عملكرد خود و تفكرات شيعه داشته باشيم و از سوي ديگر هم جنبههاي مثبت را از ياد نبرد.جامعه كنوني ما بعد از انقلاب اسلاميالگوي خود را بر اساس تفكرات شيعي و عاشورايي قرار داده است. مبارزه با كشورهاي غاصب و ستمگر و قدرتهاي زورگويي همچون آمريكا و اسرائيل در راه سياستهاي جمهوري اسلاميايران قرار گرفته است. ايران امروز ديگر ايران زمان گذشته نيست كه با اخم كردن يك وزير خارجه آمريكايي خود را ببازد. امروز در سايه تفكر زندگي يعني عقيده و جهاد، كشورهايي همچون آمريكا با شكست مواجه شدهاند و چنان افتضاحي بر آنها مستولي گرديده است كه جاي صحبت درباره آنها در اين مقاله نيست. امروزه ايران با حمايت از ستمديدگان و محرومان جهان چشم و چراغ و اميد محرومان كل جهان گرديده است. اين كشور با وجود تحريمهاي بينالمللي از سوي كشورهاي مختلف توانسته است در عرصههاي مختلف با پايداري و مقاومت و ابراز عقيده موفقيتهايي بدست آورد. روز به روز بر هزيمت و نابودي قدرتهاي جهان افزوده ميشود. در اين ميان در نظر بعضيها ممكن است كه تنگناهايي نيز وجود داشته باشد. مثلاً بساط عيش و نوش و خوشگذراني و تجملگرايي آنها به راه نباشد و يا مشكلاتي از قبيل گراني و تورم و مسائل روز كه ناشي از مشكلتراشي دشمنان نيز ميباشد بوجود آيد، ولي بايد به ياد داشته باشيم كه مبارزه هزينه ميخواهد و اگر تمام ملت بر اين مشكلاتِ مبارزه آگاهي داشته باشند بزودي به نتايج مطلوب خواهند رسيد.
ما به عنوان پيروان تفكر محرم و عاشورا امروز بايد با الهام گيري از حركت آن عزيزان در همه جنبههاي زندگي خود بتوانيم به اهداف عاليه انساني و اسلامينائل گرديم. با شجاعت و مبارزه در راه عقيده و جانبازي و شهادت در راه اعتقادات خويش، با دستگيري و حمايت از محرومين و ستمديدگان، با صبر و استقامت در راه مبارزه، انشاءالله آينده روشني در پيش روي ما خواهد بود.